اصطلاحات برای آیلتس(چطور برای آزمون آیلتس از اصطلاحات استفاده کنم؟)
اصطلاحات برای آیلتس جزو مهمترین قسمت های آزمون میباشد که باید فرا گرفت. برای رسیدن به نمره ی 7 یا بیشتر در آزمون گفتاری آیلتس، شما باید بتوانید از طیف وسیعتری از لغات استفاده کنید. بدین معنا به ممتحن نشان میدهید که قادر به استفاده از اصطلاحات هستید. در این مقاله در خصوص اصطلاحات آیلتس شرح خواهیم داد. به طور کلی زبان اصطلاحات چیست؟ چطور از آن در گفتار استفاده کنیم؟
چرا از اصطلاحات برای آیلتس استفاده میکنیم؟
هر زبانی راهی برای توصیف اشیاء، ایدهها و احساسات دارد. ما از ترکیب لغات استفاده میکنیم که معنیشان همیشه برای کسی که درحال یادگیری آن زبان است، واضح نیست. هر فرهنگی مجموعهی متفاوتی از عبارات دارد که معنی خاصی در آن کشور دارند. در زبان انگلیسی، ما از اصطلاحات و افعال دو بخشی برای بیان منظور خود استفاده میکنیم. زبان اصطلاحات معمولا در ارتباطات روزمرهی ما استفاده میشود بنابراین، مهم است که ما یاد بگیریم که اصطلاحات چه هستند و چطور باید از آنها استفاده کرد.
معیارهای ارزیابی اصطلاحات برای آیلتس:
معیار ارزیابی گفتار آیلتس بر این تمرکز میکند که ما چگونه از زبان اصطلاحات برای نمره ی 7 به بالا استفاده میکنیم. در نمرهی 7 آزمون، این اظهار نظر را برای منبع واژگان میبینید:
- از واژگانی که کمتر رایج است و اصطلاحات استفاده میکند و نشان می دهد که آگاهی خوبی از کلماتی که با هم استفاده میشوند و انتخاب های واژگانی مناسب دارد.
اصطلاح چیست؟
اصطلاح یک عبارت یا جملهای است که معمولا معنی تمثیلی دارد. یعنی معنی آن را نمیتوان مستقیما از خواندن کلماتش بصورت جداگانه متوجه شد. برای مثال، در صورتی که شما بخاطر گرفتن نمره ی 8 در آزمون آیلتس خوشحال هستید، ممکن است با خود بگویید: «وقتی نتیجهی آزمون و دیدم از خوشحالی بال درآوردم».
اگر به معنی این کلمات نگاه کنید، یعنی که بال درآورده و به آسمان پرواز کردهاید! اما معنی تمثیلی این عبارت مربوط به میزان خوشحالی شماست.« وقتی نتایج آزمون رو دیدم خیلی خوشحال شدم» افراد در زبان مادری خود به شکل طبیعی از اصطلاحات استفاده میکنند، گاها ما حتی آگاه نیستیم که درحال استفاده از اصطلاحات هستیم چون با آنها بزرگ شده و به آنها گوش داده ایم.
مفهوم کلمات همایندچیست؟
با این حال، وقتی شما زبانآموز باشید، باید یاد بگیرید که چطور از آنها به شکل درستی استفاده کنید که غیر طبیعی جلوه نکند. ممکن است کلمهی «کلمات همایند» به گوش شما خورده باشد، که در آزمون آیلتس نیز ارزیابی میشود. کلمات همایند به کلماتی اشاره میکند که معمولا بصورت طبیعی با هم میآیند و معمولا به همان ترتیب در زمان صحبت استفاده میشوند.
برای مثال، شما هیچوقت نمیگویید «Food fast» چون ترتیب آن نادرست است، شما همیشه میگویید«fast food». این کلمات همایند در استفاده از زبان اصطلاحات بسیار مهم است زیرا کلماتی که انتخاب میکنید به اندازهی ترتیبی که در جمله استفاده میشوند، مهم است.
افعال دو کلمهای چه هستند؟
مثال | معنی | اصطلاحات رنگی |
Yesterday, out of the blue, he asked me to marry him!
دیروز، بصوت غیرهمنتظرهای به من پیشنهاد ازدواج داد |
چیزی که غیرمنتظره اتفاق افتاد | Out of blue |
Sorry, I can’t afford it, I’m in the red
ببخشید، من نمی تونم هزینهشو تقبل کنم، پولی ندارم |
بدهکار بودن، پول نداشتن | In the red |
I was given the green light to start this new project
به من اجازه داده شد که پروژه را شروع کنم |
به کسی چراغ سبز نشون دادن، اجازهی چیزی را دادن | To give someone the green light |
I don’t think you should get in trouble for telling a white lie.
فکر نکنم برای گفتن یه دروغ مصلحتی به مشکل بر بخوری |
یه دروغ مصلحتی گفتن | A white lie |
She was green with envy when she saw my diamond ring.
وقتی انگشتر الماسمو دید خیلی حسودیش شد |
حسادت کردن/حسودی | Green with envy |
مثال | معنی | اصطلاح دانشآموز |
I was studying day and night for my IELTS test.
من شب و روز برای آزمون آیلتسم مطالعه کردم |
کار مداوم و بدون وقفه | Day and night |
She dropped out of the course because it was too hard.
او دورهی درسی خود را حذف کرد چون خیلی سخت بود |
ترک کردن کاری بدون به اتمام رساندنش | Drop out |
I learned all my idioms by heart
من تمام اصطلاحات را حفظ کردم |
حفظ کردن | Learn by heart |
I really hope I pass with flying colours.
من واقعا امیدوارم که با نمرات عالی قبول بشم |
قبول شدن در یک یک آزمون با نمرهی عالی | Pass with flying colors |
When I was younger, I was a bookworm, I just loved reading
وقتی که جونتر بودم، خیلی کتاب میخوندم، عاشق کتاب خوندن بودم |
کسی که زیاد کتاب میخواند | Bookworm |
تعریف فعل دو بخشی
فعل دو بخشی یک فعل ترکیبی است که از یک قید و یا یک حرف اضافه تشکیل شده است. وقتی این افعال دوبخشی درست میشوند، معمولا معنی اصطلاحی دارند،
مثال | معنی | اصطلاحات در مورد کودکی |
I was brought up in the country.
من در این کشور بزرگ شدم |
بزرگ شدن/پرورش یافتن | Brought up |
Learning how to play a guitar was child’s play, I could do it easily.
یادگرفتن گیتار زدن خیلی آسون بود، من خیلی راحت انجامش دادم |
کار خیلی آسان | Child’s play |
When I arrived in the city I was like a kid in a candy store, there was so much to see and do.
وقتی به شهر رسیدم خیلی هیجان زده بودم، خیلی چیزا برای دیدن و انجام دادن وجود داشت |
خیلی هیجان زده شدن در مورد چیزی | Like a kid in a candy store |
I followed in my mother’s footsteps and became a teacher.
من به چیزای مشابه مادرم رسیدم و معلم شدم |
رسیدن به چیزهای مشابهی که کس دیگری هم به آنها رسیده | To follow in someone’s footsteps |
We are all good at maths, it runs in the family.
همهی ما در ریاضی خوب هستیم، تو خانوادهی ما ارثیه. |
کیفیتهایی که در اعضای خانواده مشابه هستند | To run in the family |
مثال | معنی | اصطلاحات کویدی |
I’m feeling a bit under the weather. I hope I don’t have COVID.
من یکم احساس ناخوشایند دارم. امیدوارم که کووید نگرفته باشم |
احساس ناخوشایند داشتن | Under the weather |
I was as sick as a dog last night.
من خیلی مریض بودم |
احساس مریضی داشتن | As sick as a dog |
مادرم خیلی مریض بود اما الان بهتر شده | بهتر شدن، | On the mend |
My father was so sick I thought he might kick the bucket
پدرم مریض بود بنابراین فکر کردم که ممکنه بمیره
|
مردن | Kick the bucket |
The new vaccine is showing promise.
واکسن جدید احتمالا موفقیتآمیز است |
نشان دادن موفقیت احتمالی | To show promise |
کاربرد مثال های بالا:
شما نمیتوانید با خواندن اینها بفهمید هر لغت چه معنی دارد. برای مثال، ترکیب فعل pick با حرف اضافهی up به معنی lift (بلند کردن) است. ما می توانیم از این فعل برای درخواست از کسی برای بلند کردن چیزی که روی زمین افتاده، استفاده کنیم، یا می توانیم از این عبارت برای درخواست از کسی برای ماشین استفاده کنیم-«من نیاز دارم یکی منو برسونه، ممکنه من رو تو راه مدرسه برداری؟»
پس همانطور که میبینید، ما از زبان اصطلاحات برای بیان خودمان به شکل جذابتری استفاده کنیم جایی که ترکیب کلماتی که استفاده میکنیم معنی اصطلاحی دارد.
بیایید به بعضی از اصطلاحات برای آیلتس و افعال دو بخشی که هر روز استفاده میکنیم نگاهی بیاندازیم
اصطلاحات روزمرهی رایج
هزاران اصطلاح و فعل دو بخشی وجود دارد که وقتی میخواهیم خود را بیان کنیم از آنها استفاده میکنیم. من چند تا از آنها را انتخاب میکنم که در مکالمات روزمره معمولا به کار برده میشوند.
مثال | معنی | اصطلاحات آیلتس |
My teacher said that practice makes perfect, so I need to practise more.
معلمم گفت که تمرین مداوم باعث بهبود میشود، بنابراین من باید بیشتر تمرین کنم |
بهبود با تمرین مداوم | Practice makes perfect |
I hope you do really well, break a leg!
امیدوارم که کارت خوب پیش بره، موفق باشی |
آرزوی خوشانسی کردن برای کسی
آرزوی موفقیت |
Break a leg |
Waiting for my results is really driving me up the wall.
منتظر نتیجه موندن منو خیلی عصبی میکنه |
چیزی که شما رو عصبی میکند | Driving me up the wall |
I didn’t know how to drive till I was 30, but better late than never.
من تا سی سالگی رانندگی نمیدونستم، اما دیر کردن بهتر از هرگز انجام ندادن کاریه |
بهتره که یک کاری دیر انجام بشه تا اینکه اصلا انجام ندی | Better late than never |
I’m as blind as a bat, I really need my reading glasses.
من خیلی دید بدی دام، واقعا به عینک مطالعهام نیاز دارم |
کسی که نتواندد ببیند، دید خوبی نداشتن | Blind as a bat |
تمرین معجزه میکند
ما اکنون scratch the surface(خیلی مختصر نگاهی انداختن) زیرا اصطلاحات زیادی مربوط به زندگی روزمره وجود دراد. پیشنهاد ما بر1ای شما این است که افراد بومی چطور ارتباط برقرار میکنند و از اصطلاحات رایج استفاده میکنند. شما متوجه خواهید شد که آنها به نحوی از این اصطلاحات استفاده میکنند که ممکن است شما متوجه نشوید چه میگویند. خجالت نکشید و بچرسید که معنی آن اصطلاح چیست، این بهترین راه برای یادگیری زبان است.
نتیجه گیری
ما اشاره کردیم که افراد بومی از اصطلاحات به شکل طبیعی استفاده میکنند، بنابراین توجه کنید که بیش از اندازه از آنها استفاده نکنید و مطمئن شوید که این اصطلاحات به حوزهی موضوعی که درموردش صحبت میکنید مربوط باشد. همچنین توجه داشته باشید که اصطلاحاتی که خیلی استفاده شده را به کار نبرید. یک جستجوی سریع در اینترنت به شما صدها اصطلاح می دهد.
بهترین توصیه گوش دادن به افراد بومی است، صحبت کردن با آنها یا تماشای فیلمهای انگلیسی زبان و کپیبرداری از عبارتهایی است که استفاده می کنند. همچنین افعال دوبخشی را یاد بگیرید و ببینید که هر فعل با چه حرف اضافههایی میآید.
اصطلاحات برای آیلتس نه تنها مهم بوده بلکه به مکالمات ما رنگ و جذابیت میبخشند. به ما کمک میکنند که read between the lines(به معنی پنهان آنها پی ببریم). با یادگیری این اصطلاحات و افعال دوبخشی، واژگان شما را میسازد و به بهبود منبع واژگان کمک میکند. همچنین به شما در بهبود نمرهی آزمون آیلتس کمک میکند و باعث موفقیت شما در روز آزمون میشود. موفق باشید.
مشاوران ما در مرکز زبان هیراد هم اکنون آماده پاسخگویی به سوالات شما دراین زمینه می باشند.
ارتباط در واتس اپ: کارشناسان آنلاین
ساعت کاری این بخش: 9 الی 20:30
جستجو
دستهها
مشاوران ما در مرکز زبان هیراد هم اکنون آماده پاسخگویی به سوالات شما می باشند.
ارتباط در واتس اپ: کارشناسان آنلاین
ساعت کاری این بخش: 9 الی 20:30