اصطلاحات بامزه انگلیسی+ ترجمه فارسی
وقتی که در کلاس آیلتس یا هر کلاس آموزش زبان دیگری شرکت میکنید، از شما میخواهند که دایره واژگان خود را افزایش دهید. شما این کار را چطور انجام میدهید؟ بسیاری از ما انسانها با سرگرمی رابطه خوبی داریم و از این طریق میتوانیم نکتههای آموزشی مختلفی را بیاموزیم. اگر بتوانید اصطلاحات بامزه انگلیسی با ترجمه فارسی را یاد بگیرید، به مرور دایره واژگان شما از طریق همین سرگرمی کوچک افزایش پیدا میکند.
این اصطلاحات در دوره مکالمه فشرده انگلیسی، دورههای ویدیویی و … هم به کار گرفته میشوند تا از طریق آنها دانشجویان بتوانند دانش زبان انگلیسی خود را ارتقاء دهند. اما اصطلاحات با نمک انگلیسی چه هستند و به زبان فارسی چه معنایی دارند؟
دهها اصطلاحات باحال انگلیسی وجود دارد که اگر روزانه فقط یک یا چند مورد از آنها را یاد بگیرید، بعد از مدتی متوجه میشوید که به بسیاری از کلمهها و نحوه ادای جملههای مختلف به زبان انگلیسی مسلط هستید.
معرفی انواع اصطلاحات بامزه انگلیسی با ترجمه فارسی
در ادامه لیستی از انواع اصطلاحات بامزه انگلیسی را به همراه ترجمه فارسی برایتان قرار میدهیم:
اصطلاح | معنا |
A blessing in disguise | چیز خوبی که در ابتدا بد بهنظر میرسید، نعمتی نهانی |
A dime a dozen | چیزی شایع، صدتا یه غاز |
Beat around the bush | نگفتن منظورتان، معمولاً چون معذبکننده است. طفره رفتن |
Better late than never | دیرتر رسیدن بهتر از این است که هرگز نیایید. |
Bite the bullet | کنار آمدن با چیزی چون اجتنابناپذیر است، دندان روی جگر گذاشتن |
Break a leg | موفق باشید |
Call it a day | متوقفکردن کارکردن روی چیزی |
Cut somebody some slack | بیشازحد انتقاد نکن، اماندادن و سهل گرفتن |
Cutting corners | انجام کاری با کاستی بهمنظور ذخیره زمان یا پول |
Easy does it | آرام باش |
Get out of hand | از کنترل خارجشدن، از دستمون در رفته! |
Get something out of your system | انجام کاری که قصد آن را داشتید تا بتوانید عبور کنید |
Get your act together | بهتر کار کن یا رها کن، خودت رو جمع و جور کن |
Give someone the benefit of the doubt | به حرفی که فردی میزند اعتماد کن |
Go back to the drawing board | دوباره شروع کن، برگرد سر خونهی اول |
Hang in there | رها نکن ]بی خیال نشو[، تحمل کن |
Hit the sack | بخواب |
It’s not rocket science | پیچیده نیست، آپولو نمیخوای هوا کنی |
Let someone off the hook | کسی را برای چیزی مسئول ندانستن |
Make a long story short | مختصر گفتن چیزی |
Miss the boat | بسیار دیر است |
No pain, no gain | بایستی برای چیزی که میخواهی، کار کنی، نابرده رنج گنج میسر نمیشود |
On the ball | موفقبودن در کاری |
Pull someone’s leg | شوخیکردن با کسی، سر به سر کسی گذاشتن |
Pull yourself together | آرام باش، خودت رو جمعوجور کن! |
So far so good | تا به اینجا همه چیز خوب پیش رفته است |
Speak of the devil | فردی که الان در مورد حرف میزدیم ظاهر میشود، چه حلالزاده! |
That’s the last straw | صبر من تمام شده است، دیگه طاقتم تاخت شده |
The best of both worlds | یک موقعیت ایدهآل |
Time flies when you’re having fun | هنگامی که خوش میگذرد متوجه گذر زمان نخواهید شد |
To get bent out of shape | ناراحتشدن، لب و لوچش آویزونشده! |
To make matters worse | تشدید یک مشکل، قوز بالا قوز |
Under the weather | بیمار |
We’ll cross that bridge when we come to it | الان در مورد آن مشکل صحبت نکنیم |
Wrap your head around something | درک موضوعی پیچیده |
You can say that again | درست است، موافقم، دهنتو طلا بگیرن |
Your guess is as good as mine | هیچ نظری ندارم |
انواع ضرب المثل های بامزه انگلیسی به همراه ترجمه فارسی
اصطلاح | معنا |
A bird in the hand is worth two in the bush | ارزش چیزی که اکنون داری بیشتر از چیزی است که ممکن است در آینده داشته باشی، سیلی نقد امروز به از حلوای نسیه فردا |
A penny for your thoughts | به من بگو به چه فکر میکنی |
A penny saved is a penny earned | پولی که امروز پسانداز میکنی را میتوانی بعداً خرج کنی |
A perfect storm | بدترین شرایط ممکن |
A picture is worth 1000 words | بهتر است ببینیم تا تعریف کنیم، شنیدن کی بود مانند دیدن (یک تصویر گویای هزاران واژه است) |
Actions speak louder than words | آنچه مردم عمل میکنند را باور کن نه حرفی که میزنند، دوصد گفته چون نیم کردار نیست |
Add insult to injury | تشدید یک شرایط بد، عذر بدتر از گناه |
Barking up the wrong tree | اشتباه گرفتن، در جایی اشتباه بهدنبال راه حل گشتن |
Birds of a feather flock together | افرادی که شبیه به هم هستند، دوست یکدیگرند (معمولاً بهصورت منفی به کار میرود)، کبوتر با کبوتر باز با باز |
Bite off more than you can chew | قبول پروژهای که توانایی به اتمامرساندش را ندارید، لقمه بزرگتر از دهن خود برداشتن |
Break the ice | احساس راحتی به دیگران دادن، یخ کسی آب شدن |
By the skin of your teeth | تنها به سختی، با چنگ و دندون |
Comparing apples to oranges | مقایسه دو چیز غیر قابل مقایسه، قیاس معالفارغ |
Costs an arm and a leg | بسیار گران، قیمت سرگردنه |
Do something at the drop of a hat | انجام کاری بدون برنامهریزی قبلی |
Do unto others as you would have them do unto you | منصفانه با مردم برخوردکردن. هم چنین بهعنوان “قانون طلایی” از آن یاد میشود. آنچه برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند |
Don’t count your chickens before they hatch | روی یک اتفاق خوب، پیش از افتادنش حساب نکن، حساب پیشکی شیشکی جوجه رو آخر پاییز میشمرن |
Don’t cry over spilt milk | گلهکردن از چیزی که قابل اصلاح نیست، دلیلی ندارد، آب رفته باز نمیآید به جوی |
Don’t give up your day job | در این کار مهارتی نداری |
Don’t put all your eggs in one basket | همه داراییتو روی یک چیز سرمایهگذاری نکن. کاری که انجام میدهی بسیار پرخطر است، همه پولاتو توی جیب نذار |
Every cloud has a silver lining | چیزهای خوب بعد از چیزهای بد میان، در ناامیدی بسی امید است |
Get a taste of your own medicine | به گونهای که با دیگران رفتار کردهای با خودت رفتار شود (منفی) |
Give someone the cold shoulder | نادیده گرفتن کسی، بیمحلیکردن |
Go on a wild goose chase | انجام کاری بدون هدف |
Good things come to those who wait | صبور باش، گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی |
He has bigger fish to fry | او مسائل مهمتری برای پرداختن دارد تا مسألهای که الان در مورد آن صحبت میکنیم |
He’s a chip off the old block | فرزند پسر شبیه پدرش است |
Hit the nail on the head | درست و دقیق به انجام رساندن کاری، زدی تو خال |
Ignorance is bliss | بهتر است ندانی، بیخبری خوشخبری |
It ain’t over till the fat lady sings | هنوز تمام نشده است |
It takes one to know one | درست به اندازهی من بد هستی، دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید |
It’s a piece of cake | آسان است، مثل آب خوردن! |
It’s raining cats and dogs | به شدت باران میبارد |
Kill two birds with one stone | با یک کنش، دو عمل را به انجام رساندن، با یک تیر دو نشان زدن! |
Let the cat out of the bag | فاشکردن یک راز |
Live and learn | من اشتباه کردم، انسان جایز الخطاست |
Look before you leap | ریسکهای حسابشده کن، بی گدار به آب نزن |
On thin ice | تحت مراقبت. اگر یک اشتباه دیگر کنی، مشکل ایجاد خواهد شد. لبهی تیغ |
Once in a blue moon | به ندرت، وقت گل نی |
Play devil’s advocate | بحث در جهت مخالف، صرفاً برای پیشبرد بحث و جدل |
Put something on ice | متوقفکردن یک پروژه، زیر سر گذاشتن چیزی |
Rain on someone’s parade | خرابکردن چیزی |
Saving for a rainy day | پس انداز پول برای بعداً، ذخیره برای روز مبادا |
Slow and steady wins the race | قابلاطمینانبودن از سرعت مهمتر است، آهسته و پیوسته پیشرفتن |
Spill the beans | برملاکردن یک راز |
Take a rain check | به تعویق انداختن یک برنامه، باشه برای یه وقت دیگه |
Take it with a grain of salt | زیاد آن را جدی نگیر |
The ball is in your court | تصمیم توست، توپ در زمین توست |
The best thing since sliced bread | یک اختراع بسیار خوب |
The devil is in the details | از دور زیبا بهنظر میرسد، اما وقتی از نزدیکتر نگاه میکنی، مشکلاتی وجود دارند، آوار دهلشنیدن از دور خوش است |
The early bird gets the worm | اولین نفراتی که وارد میشوند بهترین چیزها را خواهند گرفت، سحرخیز باش تا کامروا باشی |
The elephant in the room | معضل اصلی، مشکلی که مردم از آن دوری میکنند |
The whole nine yards | هر چیزی، هر روشی |
There are other fish in the sea | از دست دادن این فرصت اشکالی ندارد؛ فرصتهای دیگری پدید خواهند آمد |
There’s a method to his madness | دیوانه بهنظر میرسد اما زیرک است |
There’s no such thing as a free lunch | هیچ چیز تماماً رایگان نیست |
Throw caution to the wind | ریسککردن |
You can’t have your cake and eat it too | نمیتوانی صاحب همه چیز باشی، هم خر را میخواهد، هم خرما را! |
You can’t judge a book by its cover | شاید این فرد یا شی ظاهر بدی داشته باشد؛ اما، باطن آن خوب باشد. نمیتوانی کتابی را از روی جلدش قضاوت کنی |
ضرب المثلها و اصطلاحاتی که در ادامه میاوریم، برای افرادی مناسب است که به زبان انگلیسی مسلط هستند و صرفاً قصد گسترش آن را دارند.
اصطلاح | معنا |
An ounce of prevention is worth a pound of cure | با تلاش اندکی میتوانی جلوی ]بروز[ یک مشکل را بگیری. حلکردن آن بعدها دشوارتر است. |
As right as rain | عالی |
Bolt from the blue | اتفاقی که بدون هشدار و آگاهی افتاد |
Cut the mustard | بهخوبی انجامدادن کاری |
Don’t beat a dead horse | گذر کن، این موضوع تمامشده است |
Every dog has his day | هر کسی حداقل یک بار فرصتش را پیدا میکند |
Fit as a fiddle | در صحت و سلامت کامل |
Fortune favors the bold | ریسککردن |
Get a second wind | پس از خستگی فراوان، انرژی زیادی داشتن |
He who laughs last laughs loudest | به خاطر کاری که کردی ازت انتقام میگیرم |
He’s not playing with a full deck | او احمق است |
He’s off his rocker | او دیوانه است |
He’s sitting on the fence | نمیتواند ذهن خود را مرتب کند |
Run like the wind | سریع دویدن |
Snowed under | پر مشغله |
That ship has sailed | بسیار دیر است |
There are clouds on the horizon | مشکلات در راه است |
Those who live in glass houses shouldn’t throw stones | افرادی که سؤالبرانگیز هستند، نباید دیگران را نقد کنند |
Waste not, want not | چیزی را حرام نکن تا همواره به قدر کافی داشته باشی |
We see eye to eye | ما موافقیم |
Weather the storm | عبور از میان مسألهای دشوار |
Well begun is half done | یک شروع خوب حائز اهمیت است |
When it rains it pours | همه چیز در جایی دچار مشکل است |
You can catch more flies with honey than you can with vinegar | به خوش برخوردی به چیزی که میخواهی میرسی |
You can’t make an omelet without breaking some eggs | انجام هر چیزی هزینهای دارد. |
اصطلاحات بامزه انگلیسی، گسترش دهنده دایره لغات شما
اصطلاحات بامزه انگلیسی به مرور میتوانند دایره لغات شما را افزایش دهند، بهشرط اینکه روزانه آنها را تمرین و تکرار کنید و در صحبتهای روزانهتان بگنجانید. مثلاً اگر قصد یادگیری یک اصطلاح را دارید، در صحبتهایتان با دوستان و آشنایان این اصطلاحات را به کار ببرید. بعد از مدتی متوجه میشوید که این عبارتها به ملکه ذهن شما تبدیل شدهاند و بهخوبی به آنها مسلط شدهاید.
مشاوران ما در مرکز زبان هیراد هم اکنون آماده پاسخگویی به سوالات شما دراین زمینه می باشند.
ارتباط در واتس اپ: کارشناسان آنلاین
ساعت کاری این بخش: 9 الی 20:30
جستجو
دستهها
مشاوران ما در مرکز زبان هیراد هم اکنون آماده پاسخگویی به سوالات شما می باشند.
ارتباط در واتس اپ: کارشناسان آنلاین
ساعت کاری این بخش: 9 الی 20:30