اصطلاحات پزشکی اعضای بدن پرکاربرد + ترجمه فارسی
متقاضیان آزمون OET باید با شرکت در دوره OET دانش خود را در رشتههای پزشکی افزایش دهند. یکی از زمینههایی که آنها باید طی این دورهها روی آن کار کنند، تقویت دایره واژگان شان است. آنها باید انواع کلمات و اصطلاحات رایج پزشکی را بشناسند. برخی از اصطلاحات پزشکی مستقیماً به اعضای بدن اشاره دارند که یادگیری اهمیت زیادی دارد.
با یادگیری اصطلاحات پزشکی اعضای بدن طی انواع ویدیوی آموزشیOET، مقالات، کتابها و … میتوانید به مرور سطح زبان انگلیسی خود را ارتقاء دهید. هر چه اصطلاحات بیشتری در این زمینه بیاموزید، برقراری ارتباط با انگلیسیزبانها درباره این مسائل برایتان راحت تر خواهد بود.
شما حتی میتوانید در دوره مکالمه فشرده یا معمولی شرکت کنید و از اساتید بخواهید که اصطلاحات رایج انگلیسی درباره اعضای بدن را به شما بگویند. با یادگیری این اصطلاحات شانس بیشتری برای موفقیت در آزمون OET خواهید داشت.
معرفی انواع اصطلاحات پزشکی اعضای بدن
معادل انگلیسی انواع اعضای بدن عبارت هستند از:
اعضای بدن | معنی فارسی |
Head | سر |
Face | صورت |
Hair | مو |
Ear | گوش |
Neck | گردن |
Forehead | پیشانی |
Beard | ریش |
Eye | چشم |
Nose | بینی |
Mouth | دهان |
Chin | چانه |
Shoulder | شانه |
Elbow | آرنج |
Arm | بازو |
Chest | قفسه سینه |
Armpit | زیر بغل |
Forearm | ساعد |
Wrist | مچ دست |
Back | بازگشت |
Navel | ناف |
Toes | انگشتان پا |
Ankle | مچ پا |
Instep | پا |
Toenail | ناخن پا |
Waist | کمر |
Abdomen | شکم |
Buttock | باسن |
Hip | مفصل ران |
Leg | پا |
Thigh | ران |
Knee | زانو |
Foot | پا |
Hand | دست |
Thumb | شست |
اعضای صورت به زبان انگلیسی
اعضای بدن | معنی فارسی |
Hair | مو |
Temple | شقیقه |
Eyelash | مژه |
Iris | عنبیه |
Cheek | گونه |
Nostril | سوراخ بینی |
Lip | لب |
Neck | گردن |
Forehead | پیشانی |
Eyebrow | ابرو |
Eye | چشم |
Eyelid | پلک |
Ear | گوش |
Nose | بینی |
Jaw | فک |
Mouth | دهان |
Chin | چانه |
Mustache | سبیل |
Beard | ریش |
Mole | خال |
اعضای بدن | معنی فارسی |
اعضای داخلی بدن به زبان انگلیسی
اعضای بدن | معنی فارسی |
Brain | مغز |
Trachea | نای |
Lungs | ریهها |
Heart | قلب |
Liver | کبد |
Stomach | معده |
Kidneys | کلیهها |
Intestines (large intestine and small intestine) | روده (روده بزرگ و روده کوچک) |
Pharynx | حلق |
Larynx | حنجره |
Arteries | شریانها |
Gallbladder | کیسه صفرا |
Spleen | طحال |
Urinary bladder | مثانه |
Appendix | آپاندیس |
اعضای دهان به زبان انگلیسی
اعضای بدن | معنی فارسی |
Canine | دندان نیش |
Hard palate | کام سخت |
Lips | لب |
Soft palate | کام نرم |
Uvula | زبان کوچک |
Tongue | زبان |
Gingiva (Gums) | لثه (لثه) |
Incisor | دندان پیش |
Teeth | دندانها |
Mandible | فک پایین |
Papillae | پاپیلا |
Premolar | دندان آسیای کوچک |
انواع مو به زبان انگلیسی
اعضای بدن | معنی فارسی |
Pixie cut | کوتاهی مدل پیکسی |
Bob | مدل موی باب، کوتاه تا گردی صورت |
Medium length | کوتاهی مو با طول متوسط |
Long | موی بلند |
Short blonde | بلوند کوتاه |
Long blonde | بلوند بلند |
Bun | مدل موی گوجهای |
Ponytail | دم اسبی |
Pigtail | مدل موی خرگوشی |
Curly | فرفری |
Dreadlocks | موهای بافتهشده مصنوعی که معمولاً لابلای موها میبندند |
Mohawk | مدل مدل خروسی |
Red hair | موی قرمز |
Dyed hair | موی رنگ شده |
Gray hair | موی خاکستری |
Long wavy hair | موهای موجدار بلند |
Man bun | نان مرد |
Combover | مدل موی مردانه که به بغل شانه میشود |
Plaits | بافتنی |
Ringlets | سیم تلفنی |
Bald | کچل |
اعضای دست به زبان انگلیسی
اعضای بدن | معنی فارسی |
Thumb | شست |
Index finger | انگشت اشاره |
Middle finger | انگشت وسط |
Ring finger | انگشت حلقه |
Little finger | انگشت کوچک |
Palm | کف دست |
Wrist | مچ دست |
Knuckle | بند انگشت |
Fingernail | ناخن انگشت |
بررسی انواع جملات پزشکی اعضای بدن به زبان انگلیسی
Your brother pulled my hair really hard, and now my head hurts!
برادرت موهامو خیلی محکم کشید و الان سرم درد میکنه!
HEAD – The uppermost part of the human body, containing the brain, mouth and sense organs.
سر – بالاترین قسمت بدن انسان است که شامل مغز، دهان و اندامهای حسی است.
I accidentally walked into the door and hit my head really hard! It feels sore now.
تصادفا وارد در شدم و ضربهای محکم به سرم زدم! الان احساس درد میکنه.
FOREHEAD – The part of the face above the eyebrows.
پیشانی – قسمتی از صورت که بالای ابروها قرار دارد.
I have a lot of spots on my forehead, because I eat too many sugary sweets.
من لکهای زیادی روی پیشانیام دارم، چون شیرینیهای شیرین زیاد میخورم.
EYEBROW – The strip of hair growing above a person’s eye socket.
ابرو – نوار مویی که بالای حدقه چشم فرد رشد میکند.
He raised his eyebrow in a questioning gesture.
ابرویش را با یک حرکت سوالی بالا انداخت.
EYELASH – The short curved hairs growing on the edge of a person’s eyelid, serving to protect the eyes from dust particles.
مژه – موهای منحنی کوتاهی که روی لبه پلک افراد رشد میکنند و از چشمها در برابر ذرات گرد و غبار محافظت میکنند.
My eyelashes are falling out from using too much mascara!
مژههایم در اثر استفاده زیاد از ریمل میریزند!
EYELID – The upper and lower folds of skin that cover the eye when closed.
پلک – چینهای فوقانی و تحتانی پوست که در صورت بسته شدن چشم را میپوشاند.
My eyelids feel very heavy; I am so sleepy, that I cannot keep my eyes open any longer…
احساس میکنم پلکهای من بسیار سنگین است. آنقدر خوابم میآید که دیگر نمیتوانم چشمانم را باز نگه دارم…
EYE – Globular organs in the head through which we see; the visible part typically almond-shaped on animals with eyelids.
چشم – اندامهای کروی در سر که از طریق آنها میبینیم. قسمت قابل مشاهده معمولاً بادام شکل در حیوانات پلکدار است.
My cat is blind in one eye.
گربه من از یک چشم نابیناست.
CHEEK – Either side of the face, below the eye.
گونه – در هر طرف صورت، زیر چشم.
Ouch! I just bit the inside of my cheek by chewing my food too fast.
آخ! من فقط با جویدن خیلی سریع غذا، داخل گونهام را گاز گرفتم.
JAW – Upper and lower bony structures that move when talking or eating, forming the framework of the mouth and containing the teeth.
فک – ساختارهای استخوانی بالا و پایین که هنگام صحبت کردن یا غذا خوردن حرکت میکنند و چارچوب دهان را تشکیل میدهند و دندانها در آن قرار میگیرند.
I have a stiff jaw because someone punched my face yesterday.
فکم سفت شده چون دیروز یکی به صورتم مشت زد.
NOSE – The part projecting above the mouth on the face of a person, containing the nostrils and used for breathing and smelling.
بینی – قسمتی که بالای دهان بر روی صورت فرد بیرون میزند و حاوی سوراخهای بینی است و برای تنفس و بوییدن استفاده میشود.
Last week, two burglars stole my wallet and phone, then punched me in my face and broke my nose, because I tried to stop them!
هفته گذشته دو سارق کیف و گوشی من را دزدیدند، بعد مشت به صورتم زدند و بینیام را شکستند، چون سعی کردم جلویشان را بگیرم!
NOSTRIL – The two openings of the nasal passage that admit air into your lungs and allow you to smell.
سوراخ بینی – دو دهانه مجرای بینی که هوا را وارد ریههای شما میکند و به شما امکان میدهد بو کنید.
There is blood coming out of my nostrils and I’m not sure why!
خون از سوراخهای بینیام بیرون میآید و نمیدانم چرا!
LIPS – The two fleshy parts that form the upper and lower edges of the opening of the mouth.
لب – دو قسمت گوشتی که لبههای بالایی و پایینی دهانه دهان را تشکیل میدهند.
My lips are very dry because I feel thirsty. Can I have some water please?
لبهایم خیلی خشک شده چون احساس تشنگی میکنم. ممکن است مقداری آب به من بدهید؟
TOOTH (singular) / TEETH (plural) – Hard enamel-coated structures in the jaws of most vertebrates, used for biting and chewing.
دندان (مفرد) / دندان (جمع) – ساختارهای سخت پوشیده شده با مینای دندان در فک اکثر مهرهداران که برای گاز گرفتن و جویدن استفاده میشود.
I cracked my tooth on a hard nut! I need to visit a dentist.
دندونم رو با مغز سفت شکستم! باید به دندانپزشک مراجعه کنم
TONGUE – The fleshy muscular organ in the mouth of a mammal, used for tasting, licking, swallowing and (in humans) articulating speech.
زبان – اندام ماهیچهای گوشتی در دهان پستانداران که برای چشیدن، لیسیدن، بلعیدن و (در انسان) سخن گفتن استفاده میشود.
I bit down on my tongue while eating French fries, and now it is bleeding!
موقع خوردن سیبزمینی سرخکرده زبانم را گاز گرفتم و الان خونریزی میکند!
MOUTH – The opening in the lower part of the human face, surrounded by the lips, through which food is taken, and from which speech and other sounds are emitted.
دهان – دهانهای در قسمت تحتانی صورت انسان که توسط لبها احاطه شده است و با آن غذا خورده میشود و گفتار و سایر صداهای آن خارج میشود.
I ate some very spicy food and now my mouth is burning!
یه غذای خیلی تند خوردم الان دهنم میسوزه!
CHIN – The protruding part of the face below the mouth, formed by the apex of the lower jaw.
چانه – قسمت بیرون زده صورت در زیر دهان که راس فک پایین را تشکیل میدهد.
I have a big mosquito bite on my chin.
من نیش پشه بزرگی روی چانهام دارم.
THROAT – The passage that leads from the back of the mouth of a person or animal to the stomach, or to the lungs.
گلو – گذرگاهی که از پشت دهان شخص یا حیوان به معده یا ریهها منتهی میشود.
I have a sore throat and cannot swallow food properly.
من گلودرد دارم و نمیتوانم غذا را به درستی قورت دهم.
FACE – The front part of a person’s head, from the forehead to the chin.
صورت – قسمت جلویی سر فرد، از پیشانی تا چانه.
You should wash your face thoroughly with soap every day.
شما باید هر روز صورت خود را به طور کامل با صابون بشویید.
NECK – The part of a person’s body connecting the head to the rest of the body.
گردن – قسمتی از بدن فرد که سر را به بقیه بدن متصل میکند.
SHOULDER – The upper joint of the human arm and the part of the body between this and the neck.
شانه – مفصل فوقانی بازوی انسان و قسمتی از بدن که بین آن و گردن قرار دارد.
I think I broke my shoulder while exercising. It hurts to move my arm!
فکر کنم موقع ورزش کتفم شکست. دستم را که تکان میدهم درد میگیرد!
اصطلاحات پزشکی اعضای بدن، اصطلاحاتی پرکاربرد
اصطلاحات پزشکی اعضای بدن اصطلاحاتی پرکاربرد در زبان انگلیسی هستند که تمام افرادی که در حوزه پزشکی فعالیت دارند، باید به آنها مسلط باشند. با یادگیری این کلمات، جملات و عبارات میتوانید به راحتی با پزشکان و بیماران ارتباط بگیرید. آگاهی از این اصطلاحات به شما در دریافت نمره مناسب در آزمون OET نیز کمک میکند.
مشاوران ما در مرکز زبان هیراد هم اکنون آماده پاسخگویی به سوالات شما دراین زمینه می باشند.
ارتباط در واتس اپ: کارشناسان آنلاین
ساعت کاری این بخش: 9 الی 20:30
جستجو
پست های اخیر
دستهها
مشاوران ما در مرکز زبان هیراد هم اکنون آماده پاسخگویی به سوالات شما می باشند.
ارتباط در واتس اپ: کارشناسان آنلاین
ساعت کاری این بخش: 9 الی 20:30